بهنجاری
بهنجاری در شخص سالم یعنی کسی که بطور متعادل و متوسط از درد بی مورد ، ناراحتی و ناتوانی رها است
مفهوم کلی بهنجاری
بیماری روانی مفهوم وسیع و گسترده ای دارد. در حالیکه پروفسور کلاین مانت ، استاد دانشگاه شیکاگو معتقد است که ۷۵ تا ۸۵ درصد کسانی که به پزشک مراجعه می کنند از ناراحتیهای روانی در عذابند تا بیماریهای جسمی ، تامس ساز روانپزشک مشهور مخالف مفهوم بیماری روانی ، اعتقاد دارد که اصولاً آن اختلالی را می توان بیماری نامید که با ضایعات عضوی همراه است. بنابراین بیماریهای روانی که با علائم ذهنی مشخص هستند در واقع بیماری نبوده و فقط راهی برای ابراز مشکلات زندگی هستند. اما بر خلاف تصور تامس ساز ، همه بیماریهائی که به ناتوانی انسان در تطابق با محیط خود منجر می گردند لزوماً با ضایعات عضوی همراه نیستند و علم روانپزشکی بر خلاف طب داخلی که با جزء جزء اعضاء بدن سرو کار دارد ، با کل انسان با تمامیت افکار ، احساسات و اعمال او مربوط است .
تظاهرات بالینی تمام بیماریها ، چه بیماریهای روانی و چه امراض داخلی، حاصل واکنشهای پیچیده عوامل بیولوژیک ، اجتماعی ، فرهنگی و روانی است . در مورد بیماریهای روانی جنبه زیستی، روانی اجتماعی تظاهرات بالینی آشکارتر است .
بهنجاری به عنوان سالم بودن
این دیدگاه اساساً روش برخورد سنتی طبی یا تندرستی بیماری است . فرد زمانی بهنجار شمرده می شود که فاقد پسیکوپاتولوژی آشکار بوده باشد. این دیدگاه در ساده ترین شکل بوسیله جان رومانو تصویر شده است که می گوید :
شخص سالم کسی است که بطور متعادل و متوسط از درد بی مورد ، ناراحتی و ناتوانی رها است
بهنجاری به عنوان متوسط
این دیدگاه معمولاً در مطالعات هنجاری رفتار بکار گرفته می شود و متکی بر اصل آماری ، هر فرد را بر حسب ارزیابی کلی و مجموع نمرات توصیف می کند. تغییر پذیری فقط در متن مجموع گروه ها توصیف می شود نه در مورد یک فرد . عیب این دیدگاه این است که شیوع یک خصوصیت را در میان جمعیت نشان می دهد نه بهنجار بودن آن را بدیهی است.
مثلاً شیوع مصرف مواد مخدر در جمعیتی خاص دلیل بهنجار بودن آن نیست.
به علاوه اصولاً قناعت به متوسط و معمولی بودن سبب می شود که قدرت علاقه و میل به ابتکار از بین برود.
http://mehrbrainclinic.com