معیار بازگشت کارکرد اندام چیست
برگشت کارکرد عضو آسیب دیده هم چند جنبه مهم دارد. اندام از قسمتهای مختلف و
عناصر متفاوتی تشکیل شده که اگر بدرستی کار نکنند فعالیت آن اندام به وضع
طبیعی برنگشته است. برگشت کارکرد عضو از چند جنبه قابل بررسی است
بازگشت حرکات به مفاصل اطراف شکستگی
در اندام تحتانی ( منظور اندامی است که معمولا در فرهنگ مردم به آن پا میگویند) اگر زانو به خوبی خم و راست نشود شما نمیتوانید به راحتی بنشینید یا از پله بالا بروید یا حتی ناخن های پایتان را کوتاه کنید یا در اندام فوقانی ( که به غلط دست هم نامیده میشود) اگر بطور مثال آرنج شما خم نشود شما نمیتوانید در حین غذا خوردن قاشق را به دهانتان ببرید یا سرتان را شانه کنید.
در بسیاری اوقات بعد از درمان شکستگی، حرکات مفاصل در اندام آسیب دیده دچار محدودیت میشود. مثلا برای درمان یک شکستگی در ناحیه مچ دست پزشک معالج بعد از جاانداختن شکستگی اقدام به گچ گیری میکند.
در مدتی که اندام در این گچ بیحرکت مانده است مفاصل آن اندام بتدریج قابلیت تحرک و نرمی خود را از دست داده و به اصطلاح خشک میشوند.
یا اگر برای درمان یک شکستگی تنه استخوان ران از عمل جراحی و کارگذاری پلاک استفاده شده است بعد از جراحی معمولا عضلات آسیب دیده در حین شکستگی به یکدیگر و به استخوان زیرشان میچسبند و این چسبندگی مانع از حرکت روان عضلات روی یکدیگر و روی استخوان شده که نتیجه آن محدود شدن حرکات مفاصلی است که حرکاتشان وابسته به آن عضلات است.
روند ذکر شده در درمان بسیاری از شکستگیها بطور طبیعی اتفاق میفتد با این حال پزشک معالج با انجام اقداماتی یا از آن پیشگیری میکند و یا اگر قابل پیشگیری نباشد حرکت مفصل را به حالت اولیه آن برمیگرداند.
بنابراین یکی از معیارهای یک درمان موفق اینست که دامنه حرکات مفاصل در اندام آسیب دیده به حالات قبل از شکستگی بازگردد
حفظ کارکرد عضلات
اندام بدون حرکت بشدت ناکارا است و عامل حرکت در هر اندام عضلات آن هستند. عضلات اندام آسیب دیده بشدت در معرض خطر ضعیف شدن در طول درمان شکستگی قرار دارند. ضعیف شدن این عضلات میتواند با مکانیسم های متفاوتی ایجاد شود.
بطور مثال بیماری را در نظر بگیرید که بدنبال شکستگی ناحیه آرنج تحت درمان با گچ گیری قرار گرفته است. در مدتی که اندام وی تا زمان بهبودی در گچ بیحرکت باقی میماند عضلات بازوی وی فعالیتی ندارند پس طبیعی است که بعد از مدتی کم تحرکی دچار ضعف شوند.
این ضعف البته تا زمانی که اندام بیمار در گچ قرار دارد خود را نشان نمیدهد ولی بعد از اینکه اندام از گچ خارج شد بیمار متوجه کاهش قدرت بازوی خود نسبت به قبل از شکستگی میشود.
بیمار دیگری را در نظر بگیرید که بدنبال شکستگی ساق تحت عمل جراحی با استفاده از میله داخل استخوانی قرار گرفته است. بیمار به علت احساس درد بعد از جراحی توصیه های پزشک معالج را نادیده گرفته و مچ پایش را حرکت نمیدهد.
طبیعتا پس از مدتی عضلاتی از ساق که مچ پا را حرکت میدهند به علت کار نکردن دچار ضعف میشوند. این ضعف بخصوص وقتی خود را نشان میدهد که بیمار بعد ار جوش خوردن محل شکستگی میخواهد روی پای آسیب دیده ایستاده و حرکت کند ولی به علت ضعیف شدن عضلات این کار برایش مشکل شده است.
پس معیار دیگر یک درمان موفق شکستگی اینست که قدرت عضلات اندام آسیب دیده در حد قبل از آسیب حفظ شوند.
جوش خوردن شکستگی
اندامی که استخوان شکسته آن بطور کامل جوش نخورده است بعید است بتواند کارایی قبل خود را بدست آورد. پس یکی از فاکتورهای مهم برگشت کارکرد اندام، جوش خوردن شکستگی است.
اندام فقط استخوان و عضله نیست
عناصر حیاتی مهم
دیگر مانند اعصاب و عروق در اندام وجود دارند که کارکرد صحیح آنها برای حفظ کارایی
اندام ضروری است. اگر این عناصر براثر ضربه اولیه یا براثر لبه تیز شکستگی دچار آسیب
شوند لازم است تا بدرستی درمان شوند تا اندام بتواند فعالیت طبیعی خود را از سر گیرد