سندرم پیریفورمیس و به دام افتادن عصب سیاتیک
سندرم پیریفورمیس نخست در سال 1928 تعریف شد. در گذشته آنرا سبب 6درصد سیاتیکا (سندرم با درد انتشاری از کمر به طرف باسن و قسمت خلفی و خارجی اندام تحتانی که شایعترین علت آن فتق دیسک بین مهره ای پایین کمر است و یا دردی که در هر جایی در طول مسیرعصب سیاتیک قرار دارد، بیماری cotugno's، نورالژی یا نوریتسیاتیک نیز گفته می شود) می دانستند، ولی امروزه با تکنیک های تصویربرداری و الکترودیاگنوستیک دریافته اند که سندرم یبریفوریس بسیار شایعتر است زیرا این سندرم می تواند شبیه سندرمهای درد شایعتر مثل رادیاکولوپاتی کمری، اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک و بورسیت تروکانتر بزرگ استخوان فمور خود را نشان دهد. این سندرم معمولاً بعلت کمپرسیون و یا تحریک قسمت پروگزیمال عصب سیاتیک در جایی که از طریق مجرای بزرگ سیاتیک از لگن خارج می شود بوسیله عضله پیریفورمیس ایجاد می شود.
آناتومی و ارتباط بالینی آن با سندرم پیریفورمیس
از تشخیص های افتراقی این سندرم رادیکولوپاتی لومبوساکرال و بیماری دژنراتیو دیسک کمری، آرتروپاتی مفاصل facet کمری، اسپوندیلولیستزیس و اسپوندیلولایزیس کمری، درد میوفاسیال، بورسیت تروکانتریک و بورسیت توبروزیته ایسکیال است و با اطلاع از نوروآناتومی لومبوساکرال بسیاری از تشخیصها رد می شوند.
شبکه عصبی لومبار یا کمری شامل شاخه های قدامی ریشه های عصبیL1- L4 و نیز T12 و بعضاً L5است. این شبکه بین عضلات پسواس ماژور و کوادراتوس لومبوروم قرار می گیرد که کمپارتمان پسوآس گفته می شود.